قدمت تاريخي جايگاه ولايت فقيه در فقه شيعه

اسدي – بسيج دانشگاه فردوسي

گاهی شنیده میشود که میگویند ولایت فقیه ابتکار امام خمینی و البته در راستای مصلحت اندیشی اجتهادی ایشان، برای سلب مشروعیت رژیم شاه و کسب مشروعیت برای تشکیل حکومت اسلامی و خلع سلاح همیشگی مخالفین بوده و ایشان اولین فقیه و مرجع شیعه اند که این نظریه را از اول داده پرداخته و به آن جامه عمل پوشاندند!

این شبهه الان در برخی محافل مطرح میشود تا بتوانند تاریخ مصرف برای ولی فقیه قائل شوند و بگویند حالا که شاهنشاهی ساقط گشته و سی سال از عمر نظام ولایی سپری شده و کارامدی ولی فیقه تضعیف گشته است، بهتر است بگوییم ابتکار امام خمینی نیز نیاز به بازنگری و معاصر سازی دارد و قالبهای بهتری مطابق با نیاز فعلی جامعه و بین الملل باید برای حاکمیت ارائه گردد!

در این راستا که در نوع خود حربه خوب و کارامدی هم در مبارزه با این اصل مترقی و رشد یافته و عزت آفرین شیعی محسوب شده و میشود؛ باید نگاهی یه تاریخ پویایی فقه شیعه داشته و نکاتی تبیین شود :

ولایت فقیه یک فتوا یا قاعده من درآوردی از امام خمینی نبوده و قدمت این اصل مسلم مکتب شیعه حتی به زمان ائمه برمیگرده که نواب و نمایندگانی به بلاد مختلف اسلامی گسیل میداشتند که شیعیان بخاطر طاغوتی بودن حکومت و عدم امکان پرداخت وجوهات و ...به حاکم جور وغاصب؛ برای سهولت ارتباط با امام به نمایندگان و افراد اگاه و بصیری از سوی امام میپرداختند و به وسیله آنها با ائمه در ارتباط بودند. تمام علما و فقهای متقدم شیعه؛ مثل شیخ مفید، علامه بحرالعلوم،مرحوم طبرسی، مقدس اردبیلی، کاشف الغطاء،علامه مجلسی،علامه امینی و معاصر علامه بروجردی طباطبایی و بالاخره امام خمینی ره حلقه نهایی این عالمان بزرگ شیعه این اصل را جزء اساسی ترین و بدیهی ترین اصول مترقی فرهنگ شیعه نام برده و البته در مقاطعی بطور غیر مستقیم بدلیل جو حاکم و تقیه نسبی ، ضرورت تشکیل حکومت ولایی در عصر غیبت تاکید کردند ما چند بار به آثار این عالمان مراجعه کردیم؟

صدالبته نگاه بغایت سکولار و متصوفانه که تقلید از مرجعیت را میمون وار (با عرض پوزش, عین عبارت بکار رفته)می داند و برخي از آنها در نهادهای فرهنگی هم دست اندر کار بودنه اند، نمی توانند درک درستی از فقه جامع شیعه داشته و یا آنرا فراتر از پاره ای عبادات و تصوف فردی قلمداد کنند. علت عدم تشکیل این نوع حکومت از اول عصر غیبت تا عصر فعلی بجز در سی سال پیش و به یمن انقلاب اسلامی در کشور ما، هم در اقلیت بودن و در تقیه بودن شیعه بوده وقتی شیعیان با حاکمان سنی مذهب روبرو بودند؛ وقتی از منابر جرئت پخش اشهد انّ علیا ولی الله در هیچ جای بلاد اسلامی نبود که در عصر صفویه مذهب رسمی ایران شیعه شد و برای اولین بار این اشهد سر داده شد، وقتی بلوغ سیاسی مردم، یعنی همان اقلیت پراکنده و خائف و خفه شده در زیر تیغ ظلم در حدی نبود که بتوان از ولایت فقیه حرف زد, و قرنها وجهه همت عالمان مثل امینی و مقدس و طبرسی و بحرالعلوم, اثبات حقانیت شیعه و مباحثات سنگین کلامی و اعتقادی بر روی مذهب تشیع و بحث خلافت و ...بود؛ چطور میشود انتظار داشت هنوز پله اول را طی نکرده و اصل و ماهیت را ثابت نکرده به بحث سنگین سیاسی و حکومت بپردازند؟

بلوغ سیاسی شیعه در قرن اخیر و حتی سالیان سال پس از تشکیل حکومت شیعی صفوی شکل گرفت. صفویه هم مانند بقیه سلاطین از موضع قدرت وارد معرکه حاکمیت شدن نه مجاهدانه و از موضع اعتقاد به حقانیت شیعه؛ اما چون مذهب اجدادی آنها شیعه بوده و درک درستی از عشق و ارادت مردم ایران به ائمه و اولاد آنها امامزادگان مقدس و ... داشتند شیعه را از تقیه خارج کرده و رسما مذهب شیعه را بعنوان مذهب کشور اعلام کردند.

وجود تعداد زیادی هموطن سنی در ایران با دیدن رویه شاهان صفوی بر خلاف روش سلاطین قبلی مبنی بر سرکوب و تبعید و تهدید و کشتن مذهب مخالفشان؛ باعث استقبال و گرایش آن دسته هم به شیعیان شد؛ بهرحال بحث حکومت ولایت فقیه به بلوغ و بصیرت شیعیان، نیاز داشت , قدمت تاريخي بحث ولايت فقيه در فقه جعفري،از لحاظ طرح اين نظريه حكومتي بطور گسترده به رشد و بلوغ و غناي اين مكتب و بلوغ عقلانيت شيعي؛‏نياز داشت.عالمان وفقيهان برجسته شيعه ،‏طي قرنها با قلم و آثار و بيان و اجتهاد فراوان،‏فقه جعفري را پويا وبالغ كردند. به آن وسعت بخشيدند و به نسل آخرالزمان سپردند. نسلي كه توان درك و ظرفيت بالاي عبور از تصوف و فردي دانستن فقه و رسيدن به نظام حكومتي عقلانيت فقهي را داراست .

راستی ما رشد یافته ترین ملت بودیم و توان و ظرفیت پذیرش این نوع حکومت که حکومت الله است را داشتیم و اکثریت به آن رای دادند. از سویی آیا این انقلاب حتی وقوع و کیفیتش و سرنگونی حکومت طاغوت، در احادیث وارده از امامان معصوم در آخرالزمان پیش بینی نشده؟ چرا بجای شکر گزاری و ادای دین به این دستاورد مجاهدتها و خونهای هزارن هزار شیعه و عالم و فقیه قرنهای گذشته عده ای با بی مهری و تحلیل غربی و دموکراتیکی از آن و قصد پوشاندن واقیعت مسلم شیعی را دارند؟ بجای کمک کردن به این نقطه روشن و بی بدیل تاریخ سراسر خون شیعه که نقطه امید همه مستضعفان جهان و نقطه آغازین آمال و آروزی منتظران حکومت عدل مهدی عج الله تعالی ...بوده و هست اینگونه می تازند؟

وقتی برخی مخالفان مرجع مسلم عالیقدر شیعه امام خمینی را غرق درخطا و اشتباه میپندارند، از یک انسان معمولی مثل عبدلله گل یا نوری مالکی یا هر زمامدار دیگری انتظار دارند دین و دنیای مردم را بنحو احسن تا رسیدن به نقطه کمال انسانی اصلاح کند؟ بعد هم اصرار بر عدم مشکل داشتن با اصل دین و اسلام دارند و میگویند ما با اسلام مشکل نداریم.! اتفاقا اصل و اساس و همه مشکل آنها اسلام است. که اعلان شفاف شعار جمهوری ایرانی نیز موءید همین ادعاست که در بستر برخی تضادهای لازمه جریان فتنه گاهی خائفانه و در تقیه دین ستیزی را انکار نموده و می نمایند. چون اکثریت قاطع ملت مسلمان و شیعه و تابع ولایتند و برای آن جان میدهند و مسلما جنگ با ملتی چنین عاشق نمی تواند نتیجه ای جز زوال و اخراج انقلابی در پی داشته باشد؛ کما اینکه تاریخ سی ساله انقلاب پر از این تجربه است.

والسلام علی من اتبع الهدی

آمار بازدید

202767
 امروز222
 دیروز560
 This_Week2865
 This_Month9981
 تمام بازدیدها 202767